از تاریخ 21 ذی الحجه در مرند بعد از نماز مغرب وعشاء مراسم شاخسی در رفع آباد مرند شروع شده است از همان زمان در روستاهای اطراف مرند هم شروع شده است از اول محرم سینه زنی در مرند واطراف مرند شروع خواهد شد 8محرم در روستای محبوبآباد مرند مهمانی عمومی برای مهمانان امام حسین (ع) در هر خانه نهار می دهند تقریبا در هر خانه 50 نفر مهمان می باشد با جان و دل از مهمانان پذیرای می کنند
در روز 9محرم یا تاسوعای حسینی به همین روش در انعمه مهمانی می دهند و در باغلار ارلان هم در تاسوعای حسینی به همین روش به خاطر امام حسین مهمانی می دهند
تاسورای حسینی در روستای باغلار ارلان
ولی در روز عاشورا همه در محله وروستای خود مهمانی می دهند
هرکس به یک راهی در راه امام حسین (ع) خدمت می کنند بچه ها هم با حمل پرچم ودر یافت نذری در راه امام حسین خدمت می کنند
از مهمترین آئینهای عزاداری در استان آذربایجانشرقی میتوان به:
1) دستههای شاه حسین گویان (شاه حسین، وای حسین)
2) علم بندی
3) مراسم “حجله قاسم(ع)”
4) مراسم “شمع پای لاماخ” (توزیع شمع)
5) مراسم “خیمه سوزانی”
6) مراسم “اللهم لبیک”
7) مراسم “گرداندن اسب ذوالجناح”
8) مراسم “شبیه خوانی”
9) مراسم “احسان و نذری” و… اشاره کرد.
درادامه مروری هر چند کوتاه به این آئینها خواهیم داشت:
دستههای عزاداری شاه حسین گویان
دسته های شاخسی واخسی
این مراسم پیشدرآمد تشکیل هیاتهای عزادار محرم در آذربایجانشرقی است که مرکب از جوانان و ریشسفیدان این استان میباشد که به طور جداگانه ساعاتی قبل از غروب آفتاب در نزدیکی مسجد یا تکیه جمع میشوند.
در این مراسم عزاداری، عاشقان حسین(ع) ابتدا در دو ردیف مجزا قرار گرفته و با دست راست چوبدستی را که نمادی از شمشیر است در دست گرفته و با دست چپ حلقه در کمر نفر بعدی میزنند و سپس نوحه مخصوص خوانده وبا حرکات ریتمیک پاها و دستها،نوحهخوانی میکنند.
در این آئین معمولا اولین بار سردسته چندین بار با صدای بلند یا حسین را میگوید تا به اصطلاح دم گرفته شود.
از نمونه اشعار این مراسم میتوان به این اشعار اشاره کرد:
یا حسین وای حسین
یا حسین شاه حسین
و…
این ترکیب تا شبهای اول محرم به این شکل صورت میگیرد و از شبهای پنجم به بعد دستهگردانی به صورت گردشی در محلات شروع می شود.
زمان شروع هیاتها زمانی است که چندین هیات به هم برخورد مینمایند و با فریادهای بلند “یا حسین”،” وای حسین”، “حیدر-صفدر”، “حسینم وای حسینم وای” شنیده میشود.
البته امروزه برای تهیج بیشتر گروههای شاه حسین گویان از ادوات موسیقی نظیر طبل و سنج نیز استفاده می شود.
این مراسم از آنجایی مهم جلوه میکند که در هیچ کجا دنیا به غیر از استانهای آذرینشین کشور از جمله آذربایجانشرقی برگزار نمیشود.
از مهمترین اشعاری که در این آئین به گوش میرسد: صدای دلنشین مردمانی است که یک صدا فریاد میزنند:
“حسین یئرلر آغلار گویلر آغلار
رسول مصطفی پیغمبر آغلار
الم آغلار، شر آغلار، لشکر آغلار
سوآغلار، قاتل آغلار خنجر آغلار
معنی:
به حال حسین زمینها و آسمانها گریه میکند
رسول مصطفی حضرت پیغمبر گریه میکند
علم و شیر و لشکر گریه میکند
آب و قاتل و خنجر گریه میکند.”
علمبندی آئین سنتی علمبندی به صورت کاملا سنتی در استان آذربایجان شرقی در سومین روز محرم و در شهر مراغه واقع در محله دروازه مراغه برپا میشود که هر سال بازدیدکنندگان مخصوص خود را دارد.
علم مراغه تقریبا 50 متر است که توسط سرپرست هیاتهای مراغه با انواع پارچهها و روسریها نصب میگردد.
بعد از نصب پارچهها و استحکام بخشی علم توسط سپرها، چند نفر از بالا بر استفاده کرده و مابقی دستمالها را بر روی آن نصب میکنند، در حین نصب علمها هزاران راس گوسفند زیر پای علم قربانی میشود و هرکس نذری داشته باشد در این روز و در بین اهالی حاضر پخش میکند.
فرق نمیکند چه چیزی نذر کرده باشند، هر چه که است نذر امام حسین(ع) است، از چای و خرما گرفته تا نان و پنیر.
این رسم از آئینهای کهن شهرستان مراغه است و تقریبا این علم تا اربعین حسینی به همان صورت باقیمانده و 28 ماه صفر با سینهزنی و نوحهخوانی هیاتها واچیده میشود.
مراسم حجله حضرت قاسم(ع)
این حجله در آن شب با حضور حاضران سینهزن و زنجیرزنان آماده میگردد و بعد از آن شب برای گردش درمحلات تا شب عاشورا میگردانند.
مراسم “شمع پای لاماخ” (توزیع شمع) این مراسم در غروب روز نهم محرم (تاسوعا) در اکثر نقاط آذربایجانشرقی برگزار میشود.
براساس آئین عزاداری هر کسی که در طول سال برای گشودن بخت و گرفتن حاجت نذر کرده است در چنین شبی به درب 41 مسجد میرود و در هر کدام یک شمع روشن میکند.
معمولا صاحبان هیاتها از قبل جایگاهی را به این منظور مشخص میکنند که محل افروختن شمع است. در این آئین رسم است که حاجتمندان با پای برهنه این رسم را انجام میدهند.
معمولا جایگاهی که محل افروختن شمع است بعد از نماز مغرب و عشا محل سینهزدن هیات است و شاید این کار به دلیل روشنایی باشد که در گرو شمع بوده است، چرا که در سابق روشنایی هیاتها به این طریق تامین میشده است.
مراسم خیمه سوزانی این رسم در اکثر نقاط آذربایجانشرقی و در ظهر روز عاشورا قبل از نماز ظهر و عصر برگزار میشود.
این آئین برگرفته از آتش زدن خیمههای امام حسین(ع) در روز عاشورا است.
بعد از اجرای این آئین حاضرین با صدای بلند و گریه فریاد میزنند: “قتیل کسیلدی” (مقتول بریده شد).
اکثرا در نقاطی که شبیهخوانی برگزار میشود، مراسم سوزاندن خیمه با تعزیه این مراسم توام میگردد و برای تهیج بیشتر مردم و حاضرین تعدادی شبیهخوان کودک را در صحنه نمایش در حال فرار و شیون قرار میدهند تا تاثیر آن ملموستر گردد.
مراسم اللهم لبیک
موعد این آئین صبح روز عاشورا است، براساس این رسم دستههای سینهزن و عزاداران قبل از طلوع آفتاب دسته دسته در حالی که کفن بر تن یا حوالهای به نشانه احرام بر بدن پوشیدهاند به حسینیه حاج غفار مراغه میرسند.
بعد از ادای نماز صبحگاه عاشورا در صورتیکه صورتها را گل و خاکستر مالیدهاند با پای برهنه دو ردیف تشکیل میدهند.
سردسته این هیات ابتدا با لعنت گفتن بر ظالمان و آل یزیدیان و «بیشباد گفتن» حاضرین را آماده میکند و سپس کمکم ورد و دعای مخصوص را میخواند با این مضمون “الله، الله-حسین واویلا” کمکم که شور و شوق مردم را مجذوب کرد مردم با هیجان به حالت هروله مانند حرکت در صفا و مروه به جوشش آمده و در حالی که با هر ورد گفتن به سر میکوبند در فواصل معین ورد “اللهم لبیک یا حسین” را نیز میخوانند یعنی ای حسین ما برای بیعت آمدهایم.
این مردم با گردش نقاط مختلف شهر تا حوالی ظهر ادامه مییابد و در مسیر نیز قربانیهای زیادی ذبح میشود که همه آنها به آشپزخانه حضرتش برای اطعام عزاداران اهدا میشود.
گرداندن اسب ذوالجناح بازگشت اسب بی سرنشین در دشت کربلا یکی از غمانگیزترین صحنههایی عاشورا است که به صورت نمادین در شهرهای مختلف آذربایجان شرقی بازآفرینی میشود.
برای این منظور اسب سفید رنگی که مجهز به پارچههای سبز و سفید است در حالیکه آغشته به خون کردهاند به آن تیرو پیکانهای چوبی نیز متصل مینمایند و بعضا کبوترهای خونینبال را هم سوار بر اسب کرده و در بین دستهی عزاداران میگردانند.
مردان و زنان به احترام ذوالجناح دور این اسب جمع شده و پارچههای سبز رنگی که به آن وصل کرده بودند را به عنوان تبرک به خانه میبرند.
شبیهخوانی یا تعزیهخوانی مجموعهای از نمایشهای نمادین و یادآوریکننده وقایع کربلاست که در طول دهه محرم و ماه محرم و صفر در اغلب نقاط استان آذربایجانشرقی برگزار میشود.
معمولا در هر روز از دهه اول محرم به یکی از نمایشهای (ورود حضرت ابالفضل(ع) به کنار رود فرات تا شهادت وی، شهادت حضرت علیاکبر(ع) توبه حر، شهادت حضرت علیاصغر(ع)، شهادت امام حسین(ع) و…) اجرا میشود.
احسان و نذورات ماه محرم همانند سایر نقاط ایران مردم آذربایجانشرقی نیز با فرا رسیدن ماه محرم اقدام به احسان نذورات میکنند.
مردم آذربایجانشرقی عقیده ویژهای به اطعام از سفر اباعبدالله الحسین دارند و معمولا از غذای پخته شده نذری برای تبرک و شفای بیماران به تبرک استفاده میکنند.
مساجد عمدتا در دهه اول به طبخ غذاهای نذری نظیر آبگوشت و پلو یا مرغ مبادرت میورزند، بعضی از خانهها نیز بنا به یک سنت دیرینه و عمدتا موروثی روزهای خاص احسان میدهند.
پخش شربت، شیرینی، انواع نانها و شیر گرم،چای و به تازگی انواع ساندویج نیز در زمره نذورات است.
قربانی کردن گوسفند نیز زیر پای علمها و هیاتها نیز از دیرباز ریشه در فرهنگ آذربایجانشرقی دارد.
بعضی از خانهها هیاتهای خود را برای صرف صبحانهای مفصل مرکب از سرشیر، ماست،کره، شیر و انواع مرباها و نانهای روغنی و مغزدار دعوت مینمایند بعضیها هم برای ناهار تدارک دارند.
همچنین در این دو ماه بساط سفرههای نذری حضرت عباس (ع) و فاطمه زهرا (س) و سایر ائمه توسط حاجتمندان که حاجت روا شدهند متداول است.
یکی از نذورات این ماه گدایی روز عاشورا است و کسی که روی پوشیده است با روی سیاه همانند سائلین از مردم سائلی میکند، نشانه مشخصه این نذر جمع کنی پای برهنه بودن فرد است اگر حاجتروا باشد سال آینده همان مقدار پول جمع شده را احسان میکند.
مراسم عزاداری مخصوص بازار تبریز از دیگر مراسمات مهم عزاداری مردم استان آذربایجانشرقی عزداری هیئت بازاریان تبریز می باشد که با حضور دستههای مختلف عزاداری برگزار می شود.بازار مسقف تبریز از دیرباز کانون و میعادگاه عزاداری اصیل و سنتی مردم این شهر در ایام سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین(ع) بوده است که با وجود گذشت سال ها از این موضوع، هنوز با رغبت و استقبال بی نظیر مردم روبروست.
آئینهای سوگواری محرم در بازار تبریز به مدت پنج روز از هشتم تا 12 محرم و براساس قرعه کشی نیروی انتظامی براساس نام محلات موجود در این شهر انجام می شود.
در حال حاضر حدود 35 محله در تبریز وجود دارد که عزاداران حسینی این محلات در قالب دسته های سینه زنی با دو عنوان و شیوه عرب و عجم و زنجیرزنی با بیرقها و علمهای مخصوص به خود که هر کدام دارای نقوش و شکلهای خاصی است در بازار حضور می یابند.
سرخاب، دوچی(شتربان)، خیاوان (خیابان)، نوبار(نوبر)، ورجی باشی، سیلاب، اهراب، قرهآغاج، لیلاوا و باغمیشه از جمله محلاتی هستند که از دیرباز دستههای مختلف حسینی آنها در بازار با شور و شکوه خاصی همراه بوده و اغلب مردم برای مشاهده عزاداریهای این محلات تا ساعتها منتظر آنها میمانند.
روزهای تاسوعا و عاشورا عزاداری در بازار تبریز به قدری با شکوه و با عظمت برگزار میشود که کمتر کسی را در این شهر میتوان یافت که بعد از ظهر این روزهای خاص در بازار حضور نیابد.
شلوغی بازار مسقف و تاریخی تبریز در این روزها به قدری است که بارها و بارها برخی از دستههای سیاه پوش حسینی از هم جدا شده و فشار جمعیت مانع از ادامه عزاداریها میشود.
شیوه عزاداری در بازار تبریز با گذشت زمانهای بسیار همچنان شکل سنتی خود را حفظ کرده است که همین امر یکی از دلایل بسیار مهم رغبت مردم به حضور در این مکان است.
در طول برگزاری پنج روزه آیینهای سوگواری در بازار تبریز، اکثریت مغازههای واقع شده در مسیر به روی عزاداران حسینی باز بوده و در آنها با چای، نان و پنیر و ساندویچ از مردم پذیرایی میشود.
عزاداریهای بازار تبریز در برخی از روزها از جمله تاسوعا و عاشورا تا پاسی از شب ادامه مییابد که حضور اقشار مختلف از کودکان خردسال گرفته تا پیرمردان بسیار جالب و قابل توجه است.
حضور محلات مختلف در این مکان به نوعی جنب و جوش خاصی را در میان هیاتهای عزاداری هر محله به وجود میآورد به گونهای که جوانان هر محله از ساعات بعد از ظهر خود را آماده حضور در بازار میکنند.
عزاداران حسینی از در صندوقچی بازار وارد بازار شده، با گذر از قسمتهای مختلف بازار از جمله بازار صادقیه، بازار مسگرها، بازار دلالان، بازار کلاهفروشان و بازار قندفروشان، وارد تیمچه مظفریه شده، در این تیمچه به عزاداری خود پایان میدهند.
مردم استان آذربایجانشرقی همانند سایر استانهای ایران اسلامی در حالی به عزاداری و بزرگداشت دهه اول محرمالحرام میپردازند که عشق و ارادت آنها از روی اخلاص بوده و با علم بر اینکه همین مراسمات اسلام را پایدار کرده است ادامه پیدا میکند.
علم دستمالی متعلق به روستای اسفنجان اسکو، توغ عزاداری روستای خشکناب هریس، توغ عزاداری روستای تازه کند هریس، علم عزاداری روستای لیوارجان جلفا و دو علم موسوم به حضرت عباس روستاهای زاویه و سیه سران شهرستان جلفا تعدادی از توغ وعلم های این موزه را تشکیل می دهند.
علامت عزاداری(بایراق) روستای آرباطان هریس، علامت عزاداری موسوم به حجله قاسم هشترود، علامت عزاداری مراغه و توغ شهر بخشایش شهرستان هریس دیگر توغ وعلم های نگهداری شده در موزه محرم هستند.
علم های این منطقه با پارچه های رنگی کلاغه ای، شال و روسری آذین بندی شده و از دیرباز در تزئین این علم های عزاداری کمتر از پارچه های مشکی استفاده می شده است.
رییس شورای ثبت آثار تاریخی و فرهنگی آذربایجان شرقی در فهرست آثار ملی اظهار داشت: این پارچه ها معمولا به صورت نذورات مردمی بوده که به روی علم ها بسته می شد و در صورت زیاد بودن پارچه ها، هیئت امنای آن محله یا مسجد پارچه ها را گشوده و برای انجام مراسم مذهبی تکیه یا مسجد به فروش می رساندند.
زمان آذین بندی علم ها در نقاط مختلف آذربایجان شرقی متفاوت است اما معمولا این مراسم از پنجم ماه محرم یا شب تاسوعا انجام می شود و علم واچینی نیز بعد از 28 ماه صفر صورت می گیرد.
علم های بنامی در شهرستانهای مراغه، عجب شیر، بناب، هریس، جلفا، اسکو و آذرشهر وجود دارد که هر ساله در ماه محرم به ویژه روز عاشورا مقابل هیئت های مذهبی گردانیده می شوند.
علاوه بر شهرستان ها، 13 محله قدیمی تبریز علم های معروفی دارند که هیئت های مذهبی و علم ها به نام همان محله نامگذاری شده اند که یکی از معروفترین علم های استان علم محله امیرخیزی تبریز است.
نخستین علم ها از چوب درخت سرو که نماد استقامت و پایداری است ساخته شده بودند و با توجه به اینکه علم را نمادی از حضرت ابولفضل(ع) می دانند اغلب آنها به این نام منسوب هستند.
توغ نیز از زمان سلجوقیان در جنگ ها به دست فرماندهان حمل می شده که از زمان صفویه با رسمی شدن مذهب تشیع در ایران، به عنوان یک نماد وارد مراسم عزاداری محرم شد.
توغ واژه ای ترکی و به معنای بیرق است که از یک تیغه به نام سرتوغ و زبانه فولادی بلندی تشکیل شده که روی صندوقچه فلزی کوچک ضریح مانندی بر پایه چوب یا فلز به شکل چلیپا استوار می شود.
توغ دارای تیغه گلابی شکل یا سرو مانندی است که روی آن آیات قرآنی و جملات دعایی به خصوص آیه انا فتحنا حکاکی شده و در مراسم توغ گردانی مانند محله پاسکوویچ آذرشهر در صبحگاه تاسوعا گرداندی می
حسینیه ارلان بزرگ در دست ساختن هست امیدواریم امسال در عاشورای حسینی پول بیشتری جمع شده باشد و این حسینیه و حسینیه ارلانیهای مقیم مرند تکمیل شود وآنهای که می خواهند از آن استفاده کنند در مراسمات مذهبی بتوانند استفاده نمایند هر کس کمک کند برای رضای خدا کار خوب وخداپسندانه کرده است خداوند اجر دهد
دعای مختصر ومفید
این کلمات را حضرت امیر مؤمنان (ع) به شخصی که دعای مفصلی می خواند تعلیم فرمود :
اَلحَمدُ ِللهِ عَلی کُلِّ نِعمَة
وَاَسعَلُ أللهَ مِن کُلِّ خَیرٍ
وَ أَعُوذُ بِاللهِ مِن کُلِّ شَرِّ
وَ أَستَغفِرُ اللهَ مِن کُلِّ ذَنبٍ
از حضرت آیت الله آقا میرزا علی اکبر آقا مرندی
تهیه و تنظیم: محمد علیزاده
خندح بغل گچی قالاسی نمای خیاره از خندح
گشکسرای از بغل گچی قالاسی پل اصلی روستای ارلان شروع سربالای جاده ارلان
آسیاب برقی روستای ارلان بعد از کار گشاورزی استراحت کردن خوب است
دره قیراقی نه نه درسی گوره استی
جنگلهای گرده در روستای ارلان سیب سرخ با طعم بسیار خوب در ارلان مرده شور خانه روستای ارلان
گچی قالاسی جاده بسیار زیبای روستای ارلان
میوه گل نسترن یمشان بسیار خوب ورسیده است آبی دره سی
جاده بسیار زیبا وبااطمینان کدیح بغل گچی قالاسی
یوخاری گشکسرای شویی جاده روستای ارلان خندح
پل پیر درسی روستای ارلان درخت هیل درپشتهروستای ارلان کوریل جاده روستای ارلان
پل خطر ناک پیر درسی در ارلان-هلو ویامیوه ها درروستای ارلان دیرتر می رسند جنگل های گردو در ارلا
یمشان در روستای ارلان پشته در حال پیشرفت برای باغ شدن جاده روستای ارلان از بغل جنگلهای گردو
جاده وپیچ پیر درسی درارلان باغ ها در پیر درسی گچی قالاسی در روستای ارلان
پائیز روستای ارلان نووه حاجی محمد علیزاده در کیوریل ژردی زیر درختان گردو حاجی علی
جاده روستای ارلان بغل گچی قالاسی حاجی علی در مکه کباب طبیعی روستای ارلان خوردن دارد
دوباجاناخ در صلح وشادی پائیز رنگارنگدر روستای ارلان کوره خر در باغلار ارلان
امامزاده علمدار علی در روستای ارلان روستای ارلان در محاصره درختان گردو
بمناسبت هفته دفاع مقدس کارکنان اداره تبلیغات اسلامی شهرستان مرند با خانواده طلبه شهید ابراهیم طلعت در روستای ارلان این شهرستان دیدار کردند.
به گزارش روابط عمومی اداره کل تبلیغات اسلامی استان آذربایجان شرقی، سیّدجواد میرحبیبی کارشناس امور قرآنی اداره تبلیغات اسلامی شهرستان مرند روز شنبه ۵ مهر ۹۳ از حضور صمیمی کارکنان این اداره در جمع خانواده طلبه شهید ابراهیم طلعت(ره) در روستای ارلان این شهرستان خبر داد. در این دیدار صمیمی حجتالاسلام پورتقی رئیس اداره تبلیغات اسلامی شهرستان مرند با اشاره به مقام شهید و شهادت در مکتب اسلام و از طرفی مقام علم و دانش را که این طلبه ی شهید در عین طلبگی به شهادت رسیده اند، برای علوّ درجات تمامی شهداء مخصوصا این شهید والامقام دعا کردند.
در ادامه این دیدار برادر بزرگوار آن شهید والامقام با اشاره ی کوتاه به فضایل اخلاقی شهید و قربانی شان در راه خدا گفت: باتلاقهائی که دشمن دین خدا و یزید زمان صدّام ملعون بهعنوان تاکتیک جنگی جهت گرفتاری لشکر ایران طراحی کرده بود، ابراهیم از شهدائی بود که در آن باتلاقها گرفتار و هنوز بعد از ۳۱ سال از جنازه ی مطهّرش خبری نیست. برادر شهید ابراهیم طلعت که این خاطرات و تلخی های هجران این خانواده محقّر و روستائی را در جمع صمیمی و در حضور خواهر شهید بیان می کرد و خواهرش با بوسه بر عکس پاره تنش از عوض مادرش اشک می ریخت، گفت:روزی نبود که طی این چند سال مادرم بعد از نماز صبح آرزوی "ایکاش ابراهیم امروز بیاید" را نکند و لی بنا بر مصلحت الهی هر دو والدین این شهید مفقود الاثر بعد از سالهای متمادی انتظار و هجران و بدون اینکه هجرانشان بسر آید و شام تار هجران ظاهری اما شام شیرین انتظار معنوی شان به صبح تبدیل شود و فرزند برومندشان را که انتظار عمامه بسری شان را داشتند ببینند، با این آرزو از دنیا رفته و این آرزویشان در آخرت به امید تبدیل شد.
حجتالاسلام پورتقی بعد از شنیدن این خاطران شیرین با اشاره به مصائب کربلا و زحمات ائمه(ع) و سردمداران دین مبین اسلام در راه اعتلای دین مقدّس اسلام خطاب به اعضاء این خانواده گفت: بی شک انتظار و هجران ۳۱ ساله ی شما که در حال حاضر نیز به امید تبدیل نشده توفیقی دیگر از توفیقات الهی است و کمتر از جهاد نیست و کاری که می توانید بکنید آرزو و امید شفاعت شهید طلعت برای تمامی اعضاء خانواده در روز محشر است.
ارلان کندی
گل گوزلیم ارلانی سیراله باغ باغچانی گز شیرین شیرین
چشملردن دوری سولار آخندا هردن شیزه ورار قاز شیرین شیرین
گوزل انسانداری ادبدن دولی محبتی باخار گوز شیرین شیرین
یملی میوسی اریک گردگان دریب بشقابلارا دوز شیرین شیرین
گوزل سدی آبشاری بندی وار گزیب دولاناسیز سیز شیرین شیرین
یوود پنیر جورطان ساری یاغ قورود چاناخلاردا از شیرین شیرین
صفالدی داغ درنین دوشلری درر آش طرسی قیز شیرین شیرین
اورسین قصد ادیب کندی اوزونع چخیب دولاناخ بیز شیرین شیرین
علی اوغلی الله سنی یورماسن المین تعریفین یاز شیرین شیرین
شاعرجوان روستای ارلان آقای محمد مرادی
به گزارش گلشن راز در پی بارش شدید باران سه شنبه شب۳ شهریور ماه 1394 با همکاری نجاتگران مرند، تسوج و «eoc» استان، یک گروه از اهالی تسوج که جهت ادای نذری به ارتفاعات علی علمداری روستای ارلان رفته و گرفتار شده بودند، نجات یافتند.
سرپرست جمعیت هلال احمر مرند در این باره گفت: در پی اعلام تلفنی پلیس ۱۱۰؛ مبنی بر گرفتار شدن ۱۸نفر از هموطنان در ارتفاعات روستای ارلان با هماهنگی مرکز کنترل و عملیات های امدادی استان(eoc) به واسطه وجود دو مسیر متفاوت منتهی به ارتفاعات یادشده، دو تیم از شهرهای مرند و تسوج به ارتفاعات علی علمداری روستای ارلان اعزام شدند.
حبیب ذوالفقاری ادامه داد: با توجه به تغییر ناگهای وضعیت جوی و افت چشمگیر دما و بارش شدید باران بلافاصله تیم تخصصی امداد و نجات کوهستان مرند به همراه تیم امدادی تسوج همزمان به منطقه مد نظر اعزام شدند که پس از سه ساعت عملیات طاقت فرسا و نفسگیر، نجاتگران توانستندافراد را که بیشترشان زن و بچه بودند،نجات دهند.
وی خاطر نشان کرد: در این عملیات مشترک که رئیس جمعیت تسوج هم حضور داشت، نجاتگراناقدام به توزیع تغذیه در میان گرفتار شدگان کرده و با تحویل لباس گرم به آن ها، افراد گرفتار شده را به محل امن انتقال دادند.
ذوالفقاری تصریح کرد: این عملیات ساعت ۱۹:۳۰سه شنبه ۳ شهریور آغاز و در ساعت ۲۲شب با نجات کامل گرفتارشدگان -که در میانشان از کودک شیرخواره گرفته تا پیرمرد و پیرزن ۶۰ساله حضور داشتند- پایان یافت .
جمعیت هلال احمر استان از هموطنان خواست با توجه به تغییر ناگهانی وضعیت جوی، پیش از رفتن به ارتفاعات از وضعیت آب و هوایی منطقه اطلاعات لازم را کسب کنند.
امامزاده بهلول
در شهرستان خوی در مرکز شهر وبسیار جالب انسان را به یاد مشهد رضا می اندازد
در منطقه ای به نام محله امامزاده خوی، سید بزرگواری از خاندان عصمت و طهارت آرمیده است، که انفاس قدسیاش سبب آبادانی آن منطقه وجوار رحمتش زیارتگاه عاشقان خاندان امامت است.امام زاده سید بهلول در سده چهارم هجری برای دوری جستن از دربار حاکمه وقت و نشر احکام و شریعت اسلامی به شهر خوی آمده و در این منطقه اقامت گزید.قاضی وقت خوی که وابسته به دستگاه خلافت بود، با سید بهلول و برادران و نزدیکانش رو به مخالفت گذاشته و با دسیسهای وی را با ضربات تبر به شهادت میرساند.به استناد سنگ قبر مرمری که سال 1376 در این مکان کشف گردیده، وی با دو نسل، منسوب به امام علی النقی(ع) است که در سال 327 قمری پیکرش در این مکان دفن شدهاست.
امام زاده سید بهلول بزرگترین مکان زیارتی این شهر است و اکثر رجال مذهبی و سیاسی و نامی این شهر در این مکان مدفون هستند.نقل است جنازه این سید پس از قتل در این محل که گندم زاری بوده است به صورت شبانه و پنهانی مدفون گردیده بود.که کشاورز این مزرعه هنگام آبیاری آن متوجه می شود آب در قسمتی از زمین فرو نرفته و جمع می شود. کشاورز به موضوع حساس می شود و پس از کندن زمین ، به جنازه سید بهلول می رسد.
داخل حرم آیینه کاری و منقش کاری زیبایی به چشم میخورد.این بنای مذهبی تا کنون بیش از ۳ بار تجدید بنا و بازسازی گردیده است که آخرین بازسازی آن مربوط به سال ۱۳۶۷ شمسی می باشد
امامزاده هادی
واقع در بغل امامزاده بهلول با مقبره گوچک وبسیار روح بخش وبا کنبد گوچک نمایان است
در شمال شرق امامزاده سید بهلول خوی، آرامگاهی کوچک ولی مجلل با دو مناره و گنبدی کوچک و آجرهای زیبا و آیینه کاری قرار دارد. این امامزاده مربوط به سید جلیل القدر "آقا میرهادی" و زیارتگاه عامه مردم است.
این بنا باز سازی شده و ساختمان جدیدی بر روی مقبره قدیمی ساخته شده است. همچنین دری مطلا (زراندود) و کنده کاری شده و مزین به آیات قرآن مجید در ورودی این آرامگاه نصب شده است.
امامزاده محمد
در شهرستان خوی در 200متر امامزاده بهلول در داخل یک گوچه و در داخل مسجد انصار الله واقع شده است
مقبره شیخ نوایی
آرامگاه منور حضرت آخوند نوائي در جنوب غربي شهر خوي با دو مناره كاشيكاري شده و طاق و گنبدي طلايی رنگ و نماي منظري كاشيكاري در ابتداي بلوار شيخ نوائي قرار دارد.
اين بقعه با يك ضريح بسيار زيبا و قلم كاري شده با نقش آيات الهي و گل و بوته كه در اطراف اين تربت مقدس قبور متبركه علماء و برزگان شهرستان خوي آرام گرفته اند و اين بنا با مساحتي 2000 متر و مربع با امكاناتي شامل مسجد، حسينه، زائرسرا، آشپزخانه، وضوخانه و سرويس بهداشتي زنانه و مردانه و ساير امكانات رفاهي را دارا مي باشد و تقریباً اكثر مراسمات مذهبي و فرهنگي در سطح شهرستان بنا به موقعيتي كه دارد در اين مكان برگزار مي گردد و به عنوان يكي از قطب هاي فرهنگي و گردشگري مذهبي خوي محسوب ميشود و عزاداري و اجتماع با شكوه اربعين حسيني كه همه ساله در ميدان شيخ نوائي با انعكاس ملي برگزار مي گردد، از بركات اين آستان مقدس مي باشد.
مرحوم حاج ملا زين العابدين نوائي معروف شيخ نوائي در سال 1179 ه.ق برابر 1144 ه.ش در روستاي نوايي از توابع شهرستان خوي مقارن با حكومت كريم خان زند در ايران و حاكميت احمد خان دنبلي در خوي چشم به جهان گشود. آخوند نوايي تحصيل علم و دانش را همراه باسير و سلوك معنوي و تهذيب نفس در زادگاهش آغاز و پس از آن راهي حوزه علميه اصفهان گرديد و در محضر استادان و بزرگان آن شهر به شاگردي نشست و بعد از تحصيل معارف الهي و فقه آل محمد(ص) به زادگاه خويش مراجعت و مشغول تربيت نفوس مستعده گرديد و پس عمري تلاش در راه كمال و معارف اهل بيت در 17ربيع الاول 1259ه.ق در سن هشتاد سالگي مقارن با حكومت محمد شاه قاجار به رحمت ابدي پيوست.
پيكر پاك وي با تجليل و احترام مردم و علماي خوي تشييع و در قبرستان شهانق مشهور به ((قبرستان قوچلو)) سپرده شد. لازم به توضيح است که قبرستان قوچلوي شهانق در آن زمانها يكي از بزرگترين قبرستان هاي شهر خوي محسوب مي شد كه كمي بالاتر از هنرستان شهيد رجايي شروع و دبيرستان صديقه كبري و دبستان 9دي و هلال احمر را در بر ميگيرد تا مرقد مطهر شيخ نوايي ادامه داشت كه قبور بسياري از علماء و صلحا به همراه 50 شهيد ژاندارمري (مربوط به وقايع سالهاي 1300 شهرستان خوي كه در دفاع از اين شهرستان به شهادت نائل شده اند در اين قبرستان دفن شده اند) و بقعه حاج شيخ مهدي عرب كه از زهاد زمان بود در جريان توسعه شهري در زمان رژيم پهلوي تخريب و اثري از آنان باقي نماند.
مردم شهرستان خوي كرامات زيادي در حال حيات و ممات مرحوم شيخ نوايي ديده و نقل كرده اند كه معروفترن آنها، مراسم تشييع جنازه آن مرحوم ميباشد بطوریکه نقل مي كنند مرحوم وصيت ميكند كه همه اهالی شهر، كوچك و بزرگ در مراسم تشييع جنازه اش شركت و اين مراسم از بازار صورت گيرد و چنين هم ميشود، در حدود بيست هزار نفر در تشييع جنازه آن مرحوم شركت مي كنند در حال مشغول دفن مرحوم زلزله هولناكي در شهر صورت مي گيرد كه شهر را با خاك يكسان مي كند و كساني كه در شهر مانده بودند كشته و یا زخمي مي شوند. اين واقعه جانگداز در تاريخ 17ربيع الاول 1259ه.ق مصادف 28 فروردين 1221ه.ش بوده است.
علت اشتهار مزار شيخ نوايي به نقل از سيد محسن هدايت خويي از مرحوم حاج ملاعلي روضه خان با اين مضمون چنين نقل مي كند: يك نفر از اهالي ماكو هنگام عبور از نزديك اين قبرستان چندين بار با صداي حزن انگيزي اين بيت شعر از يكي قبور شنيده مي شود.
” دادي به حسن آب و ندادي به حسين از دادن و از ندادنت داد فلك ”
اين قضيه را به مردم شهر بازگو مي كند و بعد از آن مردم دسته دسته به زيارت قبر اين بزرگوار مي آمدند. بعد ظهور اين كرامت گنبدي بالاي مزارش احداث نمودند و سنگ قبري كه در آن مشخصات و تاريخ وفات و تولد در آن كنده كاري شده نصب كردند. سپس به همت عالم فرزانه مرحوم حاج شيخ جابر فاضلي مجددا تجديد بنا مي گردد و با گذشت زمان و توجه هر چه بيشتر مردم به آن مزار مبارك، عالم طراز اول شهر، مرحوم حاج شيخ جليل هنرور به كمك هيات امنا و اهالي شهرستان خوي بناي با شكوهي به بناي قبلي احداث مي كنند و در سال 1372اين بنا مورد بهره برداري قرار مي گيرد.
مقبره آل یعقوب
اين مقبره در خيابان طالقاني روبروي ضلع غربي بازار قديمي خوي و در داخل باقت قديمي شهر قرار دارد اين بنا داراي سه در ورودي يكي از داخل كوچهاي كه مقبره در آن واقع است و دو تاي ديگر مشرف به خيابان طالقاني ميباشد و مناره رفيعي است از آجر و يك گنبد كوتاه با روپوش فلوني.
اين مقبره شبستاني دارد كه پنجرههاي آن مشرف به حياط مقبره است و در كنار آن اتاقي است و در كنار آن اتاقي است كه سقف آن داراي گنبدي ميباشد كه در زير گنبد ضريح وجود دارد و محوطه آن آيينه كاري شده كه فعلاً اين آينهها كدر شدهاند و زيبايي آن به چشم نميخورد.
ديوارهاي اتاق اصلي در قسمت زيرين با كاشيهاي رنگارنگ پوشيده شده و در پيشاني پنجرهاي شرف به خيابان دارد و در حياط كتيبههايي از آيات قرآن و نقوش شير و خورشيد با كاشيهاي الوان جلب توجه ميكند، يك اتاق ديگري نيز در ضلع جنوبي وجود دارد كه در آن فرزندان و اقوام آل يعقوب مدفون شدهاند.
در داخل مقبره سنگي بر ديوار وجود دارد كه مردم بنا به اعتقاداتي كه دارند نيت ميكنند و مهر به آن ميچسبانند، اگر مهر به سنگ چسبيد حاجت آنها برآورده ميشود.